شماره ٦٨٦: مشرب توحيد ياران خوش بود

مشرب توحيد ياران خوش بود
رند مست و ذوق مستان خوش بود
بلبل مستيم در گلزار عشق
صوت بلبل در گلستان خوش بود
خوش بود دردي که او درمان ماست
درد دل مي جو که درمان خوش بود
در خرابات مغان مست خراب
ساقي ما با حريفان خوش بود
جام در دور است و در دور قمر
گر بتو دوري رسد آن خوش بود
يافتم گنجينه و گنجي تمام
مي کنم ايثار رندان خوش بود
نعمت الله او به ما انعام کرد
اين چنين انعام سلطان خوش بود